سلام![](http://sl.glitter-graphics.net/pub/1237/1237375vy228ooerf.gif)
امروز یکشنبه ست
دیشب محمد زنگ زد و گفت که برگشتنش به تعویق افتاده و مجبوره امروز هم اونجا بمونه...
خیلی ناراحت شدم، همون وقتی که این خبر و شنیدم اشکم دراومد...
خودمو بخاطر تحمل کردن دو روز دوری آماده کرده بودم اما حالا میبینم که امروز و هم باید دور از اون بمونم... فردا هم معلوم نیست کی پرواز داره... خیلی دلتنگم...![](http://www.pic4ever.com/images/sigh.gif)
امروز و روزه گرفتم اما هنوز هیچی نشده بدجور گشنه م شده...
سردمه... دیشب کلی با محمد حرف زدم از پشت تلفن.. اما دلم هنوز همون حال و هوای غریب روز جمعه رو داره... کاش میشد همین امروز می اومد... امشب رو هم باید توی انتظار سپری کنم... ![](http://www.kolobok.us/smiles/he_and_she/girl_sigh.gif)
از یه طرف دیگه تو حسابام هم مشکل پیدا شده که هیچ کس نمیتونه کمکم کنه...
دیروز با رئیس حرف زدم اونم گفت مسئولیت خودته... واقعا درموندم... خدایا خودت کمکم کن... ![](http://www.millan.net/minimations/smileys/guiltsmileyf.gif)
:: بازدید از این مطلب : 600
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0