سلام عزیز مهربونم خشگل خودم
آخ که دیروز وقتی پشت نت گفتی میخوای امشب بیای خونه مون و توی حسابای دفتر کمکم کنی چقدر خوشحال شدم... آخ که تا وقت تعطیل شدن دفتر چقدر این پا و اون پا کردم تا زودتر ببینمت... آخه بعد از ۴ روز دور بودن ازت قرار بود دستاتو بگیرم و تو بغلت باشم...
وای... اون موقعی که کنار الکوزی قرار گذاشتیم و دیدمت... شاید اگه عرف جامعه نبود همونجا میپریدم و بغلت میکردم و هزارتا ماچت میکردم... میدونستی وقتی اون تی شرت توسی و شلوار توسی تو میپوشی و کیف لپ تاپت و روی شونه ت میندازی چقدر به نظرم دوست داشتنی میای؟ نمیدونی... اصلا نمیدونی از همون لحظه ای که کنار الکوزی دیدمت و بعدش دستامو گرفتی و بعدش سوار یه تونس شلوغ و پر از مسافر شدیم و مجبور شدم صندلی عقب بشینم چون مسافر خانوم زیاد بود و تو کنارم ننشستی، و اون موقعی که تو درست جلوی من نشسته بودی و آخرای راه دستاتو انداخته بودی پشتی صندلی... و من آروم با انگشتم بازوتو نوازش کردم و تو با یه لبخند قشنگ، دستاتو پایین و پشت صندلی آویزون کردی و دستامو گرفتی... بعدش هم محکم فشار دادی...... و تا وقتی رسیدیم خونه ، چقدر عاشقانه نگاهت کردم،؟؟؟؟ شاید متوجه نشدی قلبم با چه بیقراری تو سینه م میتپید... انگار سال ها بود ندیده بودمت... وقتی به یه سیب اومدی داخل اتاق و محکم بغلم کردی و بعدش.................. آخ که چقدر دلم برای بوسه هات تنگ شده بود...
وقتی کمی کار داشتم و تو با مهربونی حاضر شدی سیب زمینی ها رو سرخ کنی تا من به کارم برسم... وای که چقدر تو خوبی محمد گلم... هر لحظه دیشب برام شیرین و لذت بخش بود... انگار اولین باری بود که تو بغلت بودم... دلم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی.................. برات تنگ شده بود... شاید اینو از اون اشکای آرومی که هربار بغلم میکردی راه میفتاد درک کرده باشی.... آخ عزیزم... نمیدونی توی قلب شکسته م چه جایی پیدا کردی... دوستت دارم و عاشقتم... دیوونتم... دیوونه چشمات، دیوونه نگاهت، دیوونه لبخندت، دیوونه حرفات، دیوونه عطرت، دیوونه موهات، دیوونه دستات، دیوونه لبهات، دیوونه دیوونه دیوونتم من بخدا....... کاش میدونستی چقدر بهت وابسته شدم، شاید اگه میدونستی هیچ وقت از کنارم نمیرفتی...
دیشب فهمیدم تو هم مثل من توی کارات کمی مشکل پیدا کردی... از خدا میخوام بهمون کمک کنه این مشکل و هرچه زودتر حل کنیم... من که هروقت یادم میاد همه اعصابم خط خطی میشه... اما شاید باور نکنی دیشب بعد از ۴ روز تنها شبی بود که حتی یه لحظه به مشکلم فکر نکردم...؟ همه ش بخاطر وجود تو بود... دوستت دارم دیوووووووووووونتم یه عالمه..!
:: بازدید از این مطلب : 722
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0